Please enable JavaScript.
Coggle requires JavaScript to display documents.
photo_۲۰۲۴-۰۵-۲۴_۱۳-۲۱-۲۵ - Coggle Diagram
5. نظریه ها
• انتخاب عقلانی:
منفعت و فایده حاصل از جرم ممکن است مادی یا روانی باشد که در بررسی شخصیت او شاهد هر دو این فایده ها هستیم. منفعت روانی میتواند حمایت از کانون خانواده و حفظ غیرت و اقتدار خود باشد. شهروز موی خواهرش را کوتاه کرد تا غیرت خودش را نشان دهد / شهروز اقدام به دعوا و درگیری با فرهاد کرد تا قائله پخش فیلم ختم شود.
هزینه ها به دو قسم رسمی و غیر رسمی تقسیم می شوند. مصداق بارز هزینه های رسمی مجازات است که در مورد شخصیت او مجازات هزینه کمی دارد و ارتکاب جرم سود بیشتری را برایش به ارمغان می آورد. و حتی پس از گذراندن زندان او به عبارتی آب دیده شده است و دیگر از پس هر موضوعی بر خواهد آمد.
فضایی که شهروز در آن زندگی می کند هزینه های غیر رسمی معنایی ندارند چرا که تمامی افراد با ارتکاب جرم زندگی خود را میگذرانند و یک هنجار مطلوب تلقی می شود و حتی از این عنوان برای حفظ بقا و اعتبار و احترام استفاده میشود. از طرف دیگر شکور اعتماد و علاقه زیادی به شهروز داشت و کارهای سنگین قابل توجهی را به او میسپرد و همین باعث میشد از هیچ چیزی نترسد.
-
-
-
-
4. متغیر پرخاشگری و بی اعتنایی بارزترین حالتی است که شهروز با آن درگیر بود. پرخاشگری میتواند به صورت فیزیکی یا کلامی بروز کند و زمانی که به صورت خشونتآمیز علیه دیگران عمل میشود، ممکن است منجر به جرایمی مانند ضرب و شتم و حتی قتل شود. بی اعتنایی هم نسبت به بزه دیدگان و قربانی صورت میگیرد.
خشونتبارترین دوران مجازات میتوان دوران انتقام خصوصی یا دادگستری خانوادگی را نام برد که صرفاً جهت انتقام، قبیله صدمه دیده با قبیله فرد بزهکار، وارد جنگ میشد و قتلعامهای پیدرپی صورت میگرفت. درگیری شهروز با فرهاد جهت انتشار فیلم خواهرش نشان دهنده این است که در جامعه حاشیه نشین همه چیز متکی بر اعمال یدی و شخصی است.
انریکو فری در تقسیمبندی دیگری، نظریه لومبروزو را در باب طبقهبندی عمومی بزهکاران به پنج دسته توسعه داد: ۱. مجرمین مادرزاد یا بالفطره ۲. مجرمین دیوانه ۳. مجرمین به عادت ۴. مجرمین هیجانی ۵. مجرمین اتفاقی. از دید انریکو فری، مجرم به عادت کسی است که «خوی ارتکاب جرم نزد آنها مادرزادی نیست اما به انگیزهی عادی مرتکب جرم میشوند». این گونه مجرمین تحت تأثیر عوامل و شرایط جرمزای محیط همانند بیکاری، معاشرت با اشخاص ناباب و تأثیر سوء زندان و...، پس از محکومیت و تحمل کیفر دوباره به طرف بزهکاری کشیده میشوند و به صورت بزهکاران عادی در میآیند.
• با مطابقت دادن این دو موضوع با یکدیگر میتوان تصویر درستی از شخصیت شهروز ارائه داد. در ورود به داستان فیلم ما شاهد این هستیم که شهروز دارای انحرافهای اخلاقی و رفتاری متعدد همانند سیگار کشیدن، قیچی کردن موی خواهرش، فحاشی، چاقوکشی، مجروح کردن فرهاد و ... میباشد. با کمی دقت در موارد مذکور و داستان میتوان دید که شهروز به تدریج در فضای مجرمانه فیلم حل میگردد. او پس از گرفتن جرمهایش توسط شکور از زندان بیرون آمده و با ظاهری متفاوت و با انگیزهای قوی به تمام کردن کار نیمهکارهاش میپردازد.
• این روند به طور دقیق همان فرایندی است که انریکو فری از مجرم به عادت به میان میآورد. بنابراین در انتهای فیلم شاهد بزهکاری هستیم که با آن سن کم مرتکب سنگینترین جرم یعنی قتل گردیده، محکومیت کیفری تحمل نموده، از زیر بار مجازاتش شانه خالی کرده، قبح جرایم دیگر برایش معنا ندارد و به مش بزهکاری خو گرفته است. چنین شهروزی از دیدگاه راوی داستان اینگونه توصیف میشود: «شهروز جای برادرش را گرفته و برگشته است که چوپان گلهی خود باشد».
شهروز
یکی از بهترین گزینه ها برای جایگزین شدن با چوپون. کسی که ظرفیت و قابلیت های مجرمانه را دارد و محبوب و مقبول چوپون است.
• حالت خطرناک
-
همراستایی این دو مفهوم به ما امکان میدهد تا تصویری دقیق از شخصیت شهروز را به دست آوریم. در ابتدای فیلم، شاهد رفتارها و انحرافهای اخلاقی متفاوتی از شهروز هستیم، از جمله استعمال دخانیات، بریدن موی خواهرش، فحش دادن، استفاده از چاقو و زخمی کردن فرهاد. با دقت به این موارد و پیگیری داستان، مشخص میشود که شهروز به مرور زمان در محیط جرمزای فیلم غرق میشود. او پس از آزادی از زندان توسط شکور، با ظاهری تغییر یافته و انگیزهای محکم به اتمام کارهای نیمهتمام خود میپردازد.
این تحول دقیقاً همان فرایندی است که انریکو فری در مورد مجرمان عادتی توضیح میدهد. بنابراین، در پایان فیلم با جرمی روبرو هستیم که شهروز، با وجود سن کم، مرتکب جرم سنگینی چون قتل شده، مجازات خود را تحمل کرده، از زیر بار مسئولیتهایش فرار کرده، و جرایم دیگر برایش بیمعنا شدهاند و عملاً به یک بزهکار تمامعیار تبدیل شده است. راوی داستان شهروز را اینگونه توصیف میکند: «شهروز جای برادرش را گرفته و بازگشته تا به عنوان چوپان گلهی خود عمل کند».
• شخصیت جنایی
-
در صحنه ای که خواهرش را با روسری خفه میکند و اقدام به کشتنش میکند. پرخاشگری بدین صورت که هیچ کنترلی بر روی خشم خود ندارد و فقط میخواهد موضوع از میان برداشته شود تا دیگر ادامه پیدا نکند.
-
خود بینی بدین صورت بروز میکند که او خودش را بسیار قدرتمند و پرابهت میبیند که میتواند مختارانه با هر عملی مخالفت کند و در جایی منافعش به خطر افتاد وارد میدان شود.
• قوانین تقلید
تقلید تابعی از معاشرت است و افراد بیشتر از کسانی تقلید می کنند که به لحاظ فیزیکی به آنها نزدیک ترند.
رفتارهای متعصبانه و پرخاشگرانه شهروز به عنوان کوچکترین فرد خانواده را می توان با وجود چنین نظریه توجیه کرد چرا که فضای خانه و رفتارهای پدر و مادر و مخصوصا برادر بزرگ او باعث شده که او از هنجار های جامعه عدول کند و برای چارچوب جامعه ارزش قائل نشود و به راحتی مرتکب جرم شود.
در فیلم سکانس های زیادی وجود دارد که نشان دهنده فضای خفقان آور خانه و سوء رفتار های پدر و مادر شکور با یکدیگر است :
-
-
-
-
• خنثی سازی
انکار بزه دیده : کشتن شهره به راحتی؛ وقتی آبروریزی ایجاد کرده است بهتر است کلا از صحنه حذف شود و بود و نبودش دیگر هیچ سودی نخواهد داشت.
6. دیالوگ ها:
خودبینی همین جغله بچه حواسش بود و قضیه رو جمع کرد. من جمعش کردم اگه نه الان فیلمش دست این و اون بود. من خودم قضیه رو با فرهاد حلش کردم.
-
-