Please enable JavaScript.
Coggle requires JavaScript to display documents.
178924 - Coggle Diagram
-
-
3. متغیر بی اعتنایی و پرخاشگری بارزترین حالتی است که شاهین با آن درگیر بود. هیچکس به او توجه کافی را نداشت و آدم حسابش نمیکرد و به همین علت به هر طریقی تلاش میکرد تا توجه اکثریت را برانگیزد و از طرف دیگر سر هر مسئلهای عصبی میشد و غوغا به پا میکرد.
5. نظریه ها:
الف) انتخاب عقلانی:
افراد به صورت عقلانی تصمیم میگیرند و جرم را به عنوان یک انتخاب آگاهانه برای رسیدن به منافع شخصی حساب میکنند.
شاهین در صورتی که دست به ارتکاب جرم میزد غالبه به منافع حاصله توجه داشت. در آن خانواده کسی از او حساب نمیبرد و اهمیتی برایش قائل نبود. او تلاش میکرد تا به هر طریقی که شده است اعتماد و رضایت دیگران مخصوصا برادر بزرگش شکور را بدست آورد.
علاوه بر منافع روانی، منافع مادی هم مورد توجه او بود ولی نه به میزان منافع روانی جرم. با توجه به اینکه محل زندگی آنان در فقر و بیپولی کامل به سر میبرد، همگی تلاش میکردند تا به هر طریقی شده است پول و عایدی داشته باشند.
یک بعد دیگر هزینههای اجتماعی مسائل ناموسی و غیرت و خانوادگی است. در برخی جوامع، مفاهیم ناموس و غیرت به شدت با هویت فردی و خانوادگی گره خورده باشند و در نتیجه، ممکن است برخی از افراد احساس کنند که باید این ارزشها را به شیوههای خاصی حفظ یا دفاع کنند؛ حتی از طریق اقدامات خشونتآمیز.
علاوه بر هزینه های اجتماعی، هزینه های رسمی هم خیلی مورد توجه قرار نمیگیرند. در آن محل کسی از پلیس و نیروی انتظامی و زندان و اعدام و ... ترسی ندارد و حتی برای ماموران حکومتی شاخ و شانه هم میکشند و لات بازی در میآورند. ( در دقیقه 6 فیلم هنگامیکه پلیس در حال بررسی صحنه جرم و ماشین سرقتی است، تمام پسران آن منطقه با موتور جلویشان به صف ایستاده بودند و گاز میدادند و با نگاهشان برتری خود را به رخ میکشیدند.)
-
ت) نظریه حالت خطرناک
-
به نظر میرسد که شاهین دارای حالت چهارم باشد. او هیچگونه توانایی و جرئت و شهامتی برای انجام اعمال مجرمانه سنگین همچون قتل و خفه کردن و زنده چال کردن و ... ندارد و نهایتا میتوانست مرتکب جرایم خرد و بیارزش شود.
از طرف دیگر قابلیت انطباق اجتماعی پایین او مورد توجه است. افراد با قابلیت انطباق اجتماعی پایین ممکن است به دلیل عدم تطابق با انتظارات اجتماعی، با مشکلاتی از جمله بیکاری، عدم اعتماد به نفس، دشواریهای بینفردی و ... مواجه شوند.
متشکل از دو عنصر ظرفیت مجرمانه و قابلیت انطباق اجتماعی است. ظرفیت مجرمانه یعنی استعداد، توانایی، تمایل و پتانسیل ارتکاب جرم. قابلیت انطباق اجتماعی یعنی فرد تا چه اندازه میتواند هم مجرم باشد و هم در جامعه خودش را به عنوان یک انسان موجه و قانونمند معرفی کند.
ج) قوانین تقلید
تقلید تابعی از معاشرت است و افراد بیشتر از کسانی تقلید می کنند که به لحاظ فیزیکی به آنها نزدیک ترند.
شاهین در این فیلم سعی دارد شبیه برادر بزرگترش شکور شود و به دنبال انجام اعمال و رفتاری است که مطابق اوست و به عبارتی تمایل دارد که جا پای او بگذارد. این موضوع به راحتی از چند صحنه فیلم استنباط میشود :
1. گیر دادن به شهره : مشکل داشتن با کار کردن شهره در آرایشگاه زنانه و قصد داشت نقش آقا بالاسر را برایش ایفا کند تا حداقل او از شاهین حساب ببرد.
2. جروبحث با شهروز برای لات بازی : شاهین به عنوان برادر بزرگتر میخواست از تمام اتفاقات و مسائل باخبر باشد و همه اعضا خانواده برای انجام کارها از او مشورت گرفته و حرف او را گوش دهند. شهروز سرخود به سراغ فرهاد میرود بدون اینکه به کسی خبر دهد و مسئله را بازگو کند و همین امر شاهین را بر آن داشت تا با او بحث کند و به حساب خودش او را آدم و تربیت کند.
3. روبهرو شدن با شکور در زندان و داد زدن بر سرش : شاهین عقده کرده بود و وقتی دید شکور دستش گیر است و دیگر نمیتواند اقتدار سابق خود را داشته باشد، سعی کرد همانند او غد و خشک و خشن رفتار کند تا حتی شکور هم به علت موقعیت خود به او اعتماد کردهو برای اولین بار به او توجه داشته باشد.
4. خوابیدن در وام حمام : این مورد میتواند نشانهای بر تقلید کورکورانه باشد. که شاهین گمان میکند این عمل کار بسیار بزرگ و باشکوهی است که فقط افراد ثروتمند و قدرتمند آن را انجام میدهند.
-
-
6. دیالوگ ها :
-
-
-
-
•حالت خطرناک
-
-
-
+ خیله خب. اون بچه که میگن شهروز رو زده بیار. چاقو رو هم بده بهش} ولی وقتی به قطع گوش رسید جرئتش را پیدا نکرد
-
- من که زدم گوشی رو شکستم تا قائله ختم بشه؛ تو پشت گوش من هی زرزر کردی. الانم بگیر چالش کن} ولی شاهین فرار کرد
-
-
-
-
-
-
تقلید
-
-
- هیچی رو بهش نمیدم. چجوری میخوای بگیری ازم؟ هر وقت بخوام بهش میدم و هر وقت نخوام هیچی بهش نمیدم. من تصمیم میگیرم. فهمیدی؟
-
-
{ میگن اگه چوپان نباشه گوسفندها تلف میشن٬ یا گرگ بهشون میزنه یا از گرسنگی میمیرن٬ جون مغز ندارن. هرکی که مغز نداره به چوپان احتیاج داره٬ یه چوپان دلسوز... چوپان حکم پدر گوسفندها رو داره٬ آدم بدون پدر هیچی نیست. اون چوپانه ما همه گوسفنداشیم٬ اون به ما میگه کی بریم٬ کجا بریم٬ چیکار کنیم٬ کی بشینیم٬ کی پاشیم٬ کی بمیریم.}
-
-