Please enable JavaScript.
Coggle requires JavaScript to display documents.
فصل چهارم - علائم شاخص در اختلالات روانی - Coggle Diagram
فصل چهارم - علائم شاخص در اختلالات روانی
علل رفتار نابهنجار و بیماری روانی
مطالعه علل و عوامل نابهنجاری ها
سبب شناسی (etiology)
در روان پزشکی علل را به دو دسته تقسیم می کنند
عوامل زمینه ساز (Predisposing factors)
از نظر زمانی با معلول خود فاصله دارد
صحنه را برای مؤثر واقع شدن عوامل تجلی ساز آماده می کنن
عوامل تجلی ساز (Precipitating factors)
بلافاصله یا کمی قبل از بروز معلول واقع می شود
وراثت
بعضی از عوامل و علل هم می توانند زمینه ساز باشند و هم تجلی ساز
عوامل زیستی غیر ارثی
عوامل روانی و فرهنگی
توصیف مختصر برخی از مدلهای آسیب شناسی روانی
زیست شناسی
فرایندهای موجود در دستگاه های عصبی مرکزی
اسکیزوفرنی معلول افزایش شدید دوپامین
روان پویایی
تعارض درون روانی
ترس های خاص معلول انتقال تعارض درون روانی به یک شیء خارجی هستن
یادگیری
رفتار نابهنجار به همان شکل رفتار بهنجار آموخته می شود
ترس های خاص از طریق شرطی سازی کلاسیک آموخته می شود.
شناختی
رفتار نابهنجار معلول شناختهای ناسازگارانه است
افسردگی ناشی از تلقی منفی در مورد خود، دنیا و آینده است
انسانگرایی
غفلت نسبی از دیدگاه های خویش و اتکای افراطی برتشویق های دیگران، وقتی این دو ناهمخوانی دارند
اختلال اضطراب فراگیر محصول اتکای افراطی و ناهمخوانی است
مدل بیماری پذیری - استرس
مدل سبب شناختی کلی تر که انواع دیدگاه های نظری را در خود جای می دهد
عوامل زیست شناسی، روان شناختی و محیطی را در خود جای می دهد
تعاریف
بیماری پذیری
آسیب پذیری در برابر اختلال یا داشتن زمینه (آمادگی) برای ابتلا به آن اختلال است
زیست شناختی
داشتن زمینه ژنتیکی، کاهش یا افزایش یک انتقال دهنده عصبی
روان شناختی
طرحواره های شناختی ناسازگارانه
شرط لازم ولی کافی نیست
استرس نیز لازم است
نشانه ها و علایم شاخص اختلالات روانی
نشانه ها
یافته های عینی هستند که متخصص بالینی مشاهده می کند
مثل عاطفه محدود و کندی روانی حرکتی
علایم (Symptom)
تجارب ذهنی توصیف شده توسط بیمار هستند
خلق افسرده و کاهش نیرو
نشانگان (syndrome)
گروهی از علایم و نشانه ها هستند که توأما به صورت یک حالت قابل شناخت ظاهر می شوند.
اغلب اختلالات روانی در واقع نشانگان (سندرم) هستند
روان رنجوری (نوروز)
اختلال غیرروان پریشانه مزمن و عود کننده ای
عمدتا به وسیله اضطراب مشخص می شود
روان رنجوری اضطرابی
یا به طور مستقیم تجربه شده
یا توسط مکانیسم های دفاعی تغییر می یابد
به مثابه یک علامت، از قبیل وسواس ظاهر می شود
فرد هنوز با واقعیت ارتباط دارد
روان پریشی (سایکوز)
بر فقدان واقعیت آزمایی و آسیب در کنش شناختی تأکید می کند
با هذيانها، توهمها، اغتشاش و حافظه آسیب دیده مشخص می شود
ارتباط فرد با واقعیت قطع می شود
رایج ترین استفاده روان پزشکی
ه آسیب شدید در عملکرد اجتماعی و شخصی
با واپس روی اجتماعی و ناتوانی در انجام وظایف خانگی و شغلی مشخص می شود
طبق واژه نامه انجمن روان پزشکی آمریکا
اصطلاح روان پریشی (سایکوتیک) به معنای اختلال آشکار واقعیت سنجی است